سه شنبه بازار
سه شنبه بازار

سه شنبه بازار

آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم


آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم


ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم


آمده ام چو عقل و جان از همه دیده ها نهان


تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم


آمده که رهزنم بر سر گنج شه زنم


آمده ام که زر برم زر نبرم خبر برم


گر شکند دل مرا جان بدهم به دل شکن


گر ز سرم کله برد من ز میان کمر برم


اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم


اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم


آنک ز زخم تیر او کوه شکاف می کند


پیش گشادتیر او وای اگر سپر برم


گفتم آفتاب را گر ببری تو تاب خود


تاب تو را چو تب کند گفت بلی اگر برم


آنک ز تاب روی او نور صفا به دل کشد


و آنک ز جوی حسن او آب سوی جگر برم


در هوس خیال او همچو خیال گشته ام


وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم


این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من


گفت بخور نمی خوری پیش کسی دگر برم


دیوان شمس (غزلیات)


-----------------------------------------------------------------------------------------------


داشتم با دوستم درباره ی حافظ حرف می زدم. گفت اینطور که تو بهش پیله شدی آخرش یه شعر واسه خودت می گه. گفتم اتفاقا گفته. در کمال تعجب همون لحظه این اس ام اس برام اومد:


حافظ ز چشمان قشنگ تو غزل ساخت


هر کس که تو را دید به چشمان تو دل باخت


نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت


دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت



Yesterday


Yesterday
All my troubles seemed so far away
Now it looks as though they're here to stay
Oh, I believe in yesterday

Suddenly
I'm not half the man I used to be
There's a shadow hanging over me
Oh, yesterday came suddenly

Why she
Had to go I don't know, she wouldn't say
I said
Something wrong, now I long for yesterday

Yesterday
Love was such an easy game to play
Now I need a place to hide away
Oh, I believe in yesterday

Why she
Had to go I don't know, she wouldn't say
I said
Something wrong, now I long for yesterday

Yesterday
Love was such an easy game to play
Now I need a place to hide away
Oh, I believe in yesterday

Mm-mm-mm-mm-mm-mm-mm


Download The Beatles


Download The Swingle Singer


التیام


بالاخره قلب شکسته و شکست عشقی خورده ی ما هم التیام یافت.


چطوری؟


حالا عرض می کنم خدمتتون.


با شنیدن صدای یک عدد انسان کچل 


قرار بود دوشنبه مجید بیاد مرخصی که یکشنبه با گوشی مامان زنگید!


اینقدر ذوق زده شدم که خداییش گفتم گور بابای عشق و عاشقی، هیشکی خونواده ی آدم نمی شه.


آسمونو به زمین دوختم تا یه روز زودتر یعنی سه شنبه برم خونه. الآنم حالم خیلی خوبه.


دلم واسه مشهد تنگ نشده فقط دلم هوای بچمو (مجید) کرده بود که شکر خدا دیدمش 


خلاصه از ما می شنوین خونواده رو دو دستی بچسبین که فقط همین براتون می مونه.


وای همه چی آرومه من چقدر خوشبختم 


خلاصه دیگه منو دچار شکست عشقی نکنین که این دفعه اسمارو عوض نمی کنما 


می نویسم مریم و ... حالا خود دانید 


دلم واسه حافظ داره پر می کشه. شنبه قبل رفتن یه سر می رم دانشگاه قبلیمون استاد جونیامو ببینم  بعدم که اومدم شیراز می رم پیش حافظ جونم 


اصلا به این نتیجه رسیدم که دوستانی که به قول دکتر رحیمیان در اتاق هستند (در قید حیات نیستند) خطرشون کمتره و اگه خواستید عاشق بشید اگه شیرازین از بین اشخاصی که مقبره دارند یکی رو انتخاب کنید و هر روز برید پیشش. البته حافظ جونو من برداشتم برید سراغ یکی دیگه من رو عشقم تعصب دارم 


-------------------------------------------------------------------------------------------

(ویرایش پنجشنبه 28 مهر 1390 ساعت 12:55 ظهر)


آخه کیو دیدین که دانشگاه روزانه تهران موسیقی جهانی قبول شه و به خاطر اینکه می خواد سربازیشو تموم کنه نره؟!


آفرین به این اراده، من به پسری که بزرگ کردم افتخار می کنم  


آدم یه چیو شروع می کنه تا تمومش نکنه نباید دست برداره، آفرین 


آموزش تخریب شخصیت

 

سیاوش ـ الآن مدتیه که با کسی نیستم می خوای با هم باشیم؟ 

 

فرنوش ـ از دوستی و انتظارات بعدش می ترسم...  

 

سیاوش ـ اوکی اصرار نمی کنم.  

 

فرنوش ـ منم اگه بخوام رک باشم باید بگم ازت خوشم اومده ولی اگه باهم دوست شیم این علاقه به تباهی کشیده می شه.  

 

سیاوش ـ باشه فقط می خواستم ببینم مزه ی دهنت چیه  

 

فرنوش ـ مزه ی دهنم چیه؟  

 

سیاوش ـ تو یکیو می خوای که برای همیشه باهات باشه  

 

فرنوش ـ آره آفرین! تنهاییو به این روابط کوتاهو پر دردسر ترجیه می دم  

 

سیاوش ـ البته کاش این پیشنهادو نمی دادم همون دو تا دوست معمولی می موندیم بهتر بود.  

 

فرنوش ـ نه هر چی به ذهنت می رسه بگو راحت باش نهایتش اینه که بگم از فلان حرفت ناراحت شدم!  

 

سیاوش ـ نه خوب بچه که نیستیم من یه پیشنهاد دادم تو هم خیلی منطقی ردش کردی  

 

...  

 

سیاوش ـ فرنوش!  

 

فرنوش ـ بله؟  

 

سیاوش ـ دوست دارم مواظب خودت باش.  

 

فرنوش ـ شاید گفتنش دیگه درست نباشه ولی منم دوست دارم. take care  

 

سیاوش _ نری قهر کنی دیگه پیدات نشه. حتما با من در ارتباط باش  

 

فرنوش _ داری اشکمو در میاری دیگه! باشه قهر نمی کنم. واسه کلاسا قراره هماهنگ کنی دیگه. در ارتباطیم.  

 

چند روز بعد ...  

 

فرنوش _ سلام خوبین؟ آخر هفته می رم خونه می شه عکسا رو واسم ایمیل کنین؟ مرسی  

 

سیاوش _ شماره دوستمو می دم خودت ازش بگیر شاید من نبینمش  

 

فرنوش _ وای چه سخت حالا هروقت دیدینش ازش بگیرین اشکال نداره  

 

سیاوش _ چرا؟ پسر خوبیه که. شاید مثل من نباشه بتونه باهات ازدواج کنه!  

 

... 

  

نتیجه ی اخلاقی : هروقت پسری بهت پیشنهاد دوستی داد هر قدر هم که برات عزیز بود بزن تو پرش قبل از اینکه شخصیتتو اینجوری با خاک یکسان کنه بهش بگو چی؟ من با تو؟ دوست شیم؟ درباره من چی فکر کردی؟ چطور جرات کردی اینو بگی واقعا فکر کردی من با کسی در حد تو دوست می شم؟ حد خودتو بدون...  

Rasme Marefat

Ebteda lazeme ye ozr khahi bokonam ke fontam finglish shode chon site uni fonte farsi nadare. 

 

mirim soraghe poste jadid: ba inke shiraz khili shahre khoobie va khili khosh migzare ama har jayi sakhtihaye khase khodesho dare! injam mese baghie jaha asemoon abie, ham adame bamarefat dare ham bimarefat. 

 

khili jalebe ke hij ja too ghanoone asasie araba naneveshte age natoonesty ba ye dokhtary kenar biay bedesh be doostet! ama inja ye barkhorde ajib didam az ye irani ke dam az esalat mizado too takhte jamshid jolo cheshe niakanemoon az arzesho etebare zane irani ba ehsase tamam harf mizad ama be amal ke resid be in shano manzelat aslan eteghadi nadasht! 

 

dar akhar bayad begam ma na gharb zade hastim na arab zade! faghat hoviate khodemoono gom kardim 

 

moteasefane. 

 

rasty ta yadam narafte rooze bozorgdashte hafezo be hameye hafez doostano ahle shero del tabrik migam. shirazo doos daram faghat be khatere hafez