سه شنبه بازار
سه شنبه بازار

سه شنبه بازار

آموزش تخریب شخصیت

 

سیاوش ـ الآن مدتیه که با کسی نیستم می خوای با هم باشیم؟ 

 

فرنوش ـ از دوستی و انتظارات بعدش می ترسم...  

 

سیاوش ـ اوکی اصرار نمی کنم.  

 

فرنوش ـ منم اگه بخوام رک باشم باید بگم ازت خوشم اومده ولی اگه باهم دوست شیم این علاقه به تباهی کشیده می شه.  

 

سیاوش ـ باشه فقط می خواستم ببینم مزه ی دهنت چیه  

 

فرنوش ـ مزه ی دهنم چیه؟  

 

سیاوش ـ تو یکیو می خوای که برای همیشه باهات باشه  

 

فرنوش ـ آره آفرین! تنهاییو به این روابط کوتاهو پر دردسر ترجیه می دم  

 

سیاوش ـ البته کاش این پیشنهادو نمی دادم همون دو تا دوست معمولی می موندیم بهتر بود.  

 

فرنوش ـ نه هر چی به ذهنت می رسه بگو راحت باش نهایتش اینه که بگم از فلان حرفت ناراحت شدم!  

 

سیاوش ـ نه خوب بچه که نیستیم من یه پیشنهاد دادم تو هم خیلی منطقی ردش کردی  

 

...  

 

سیاوش ـ فرنوش!  

 

فرنوش ـ بله؟  

 

سیاوش ـ دوست دارم مواظب خودت باش.  

 

فرنوش ـ شاید گفتنش دیگه درست نباشه ولی منم دوست دارم. take care  

 

سیاوش _ نری قهر کنی دیگه پیدات نشه. حتما با من در ارتباط باش  

 

فرنوش _ داری اشکمو در میاری دیگه! باشه قهر نمی کنم. واسه کلاسا قراره هماهنگ کنی دیگه. در ارتباطیم.  

 

چند روز بعد ...  

 

فرنوش _ سلام خوبین؟ آخر هفته می رم خونه می شه عکسا رو واسم ایمیل کنین؟ مرسی  

 

سیاوش _ شماره دوستمو می دم خودت ازش بگیر شاید من نبینمش  

 

فرنوش _ وای چه سخت حالا هروقت دیدینش ازش بگیرین اشکال نداره  

 

سیاوش _ چرا؟ پسر خوبیه که. شاید مثل من نباشه بتونه باهات ازدواج کنه!  

 

... 

  

نتیجه ی اخلاقی : هروقت پسری بهت پیشنهاد دوستی داد هر قدر هم که برات عزیز بود بزن تو پرش قبل از اینکه شخصیتتو اینجوری با خاک یکسان کنه بهش بگو چی؟ من با تو؟ دوست شیم؟ درباره من چی فکر کردی؟ چطور جرات کردی اینو بگی واقعا فکر کردی من با کسی در حد تو دوست می شم؟ حد خودتو بدون...  

نظرات 4 + ارسال نظر
pooria` پنج‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ق.ظ http://www.ir.com

Salam, arAsh zarbolmasalo nabood kardi gorge ke mahi nemigire, Tameshke vahshi mikhore , dar zemn Mary jan chera dokhtararo monnharef mikoni to Chikar dari Asan Ha ? vaghaaaan ke :-j x
Man ham tahala be kasi pishnahad nadadam vali bem pishnahad dadan :-" _ x
In x ayiam ke mizanam vase ineke Emo ha doros bokhore :| x

خل

من کاری ندارم که اونا کار دارن

ایکست تو حلقم

Dash چهارشنبه 27 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ب.ظ

این حرف آخریش شایسته یه دمپایی پلاستیکی بود که بخوره تو دهنش تا از این حرفا نزنه! جو گیر عالم بوده! حیف فرنوش (یه سؤال: فرنوش کیه؟ ) برای این حیف نون!

واقعاً که این جور آدما احتیاج به یه نیشگون محکم دارن تا از خواب بیدار بشن و یه نگاهی به خودشون تو آینه بندازن!

حالا اینارو ولش کن. خودت خوبی؟ چه خبرا؟

فرنوشم بش زنگید هرچی از دهنش در اومد نثارش کرد (البته مودبانه بدون فحش) بعدم گفت امیدوارم دیگه هیچوقت همو نبینیم. بعد یه ساعتم سیاوش اس ام اس داد معذرت خواهی. فرنوشم دیگه جوابشو نداد.

خوبم مرسیییییییییی بی خبر

SatyricoN دوشنبه 25 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:50 ب.ظ

Ye chizi migoftan, Hich gorgi mahze rezaye khoda mahi nemigire too hamin mayeha, Are kholase har pishnahadi ye Entezari poshteshe
Bastegi be shakhsiate adamam dare dige, Masalan man too tamame in omre 23-4 salam be kasi Pishnahade doosti nadadam dar eyne hal tanha am nistam

پیشنهاد شامم ندادی یعنی؟

اون گربه بود که موش نمی گرفت بش گفتن بت ماهی می دیم تورخدا موش بگیر

خودم یکشنبه 24 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ب.ظ

آفرین نظر خیلی خوبیه
ولی یه جوری بگو که زیاد شخصیتش زیر سوال نره و بشینه دعات کنه. دلش میشکنه خو
بگو من ارزشم بیشتر از توه. میدونی که چی میگم منو درک میکنی
اون بیچاره هم باید درک کنه و متوجه بشه که چی میگی

چطوره بش بگم ارزشت در این حد نیست درک که می کنی چی می گم؟ اونم باید درک کنه دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد