عشق مثل آب می مونه می تونی توی دستات قایمش کنی
، اما آخرش دستاتو باز می کنی می بینی نیست .
قطره قطره چکه می کنه و بدون اینکه بفهمی
می بینی دستت پر از خاطره هاست .
نتیجه ی اخلاقی: وقتی عاشق شدی عشقتو تو یه ظرفی چیزی بریز بذار یخچال هر ثانیه هم ازش خبر بگیر که کسی اونو سر نکشیده باشه!
CC.:To One whO knOwS
P.S.: عشق چیزی نیست که بگیری دستت هر جا ببری هر جا بذاری بعد که برگشتی دوباره برش داری.
P.P.S.: واسه نگه داشتن عشق اون ظرف خلاقیتته و اون یخچال مراقبتت.
P.P.P.S.: احساسات آدما اونا رو گول می زنه اگه دستتو باز کردی دیدی عشقت از کفت رفته مطمئن باش حیله ی ذهنه چون براش راحتتره که هیچ تلاشی نکنه.
Why We LooK aT sOmThinG Gone By reGret When We ShOulD haVe SaVe iT????
Why We GiVe alL oUr effOrTs On SomThinG anD When We reaCh iT We SimpLy sTanD anD WaTCh iT Go????
Why WorlD iS GoinG To Be SuCh pLaCe????
eVeryDay We Open oUr eyeS We ShoulD eXpecT a neW Game maDe By oUr oWn hanDs!!!!
شبی با خیال تو همخونه شد دل
نبودی، ندیدی چه ویرونه شد دل
نبودی، ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
نه مرد قلندر، نه آتش پرستم
فقط با خیالت شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوهها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
نه یک شب که هر شب دلم بی قراره
میخواد مثل بارون بباره بباره
شب مرد تنها پر از یاد یاره
پر از گریه ی تلخ بی اختیاره
شب مرد تنها، شب بی تو مردن
شب غربت و دل به مستی سپردن
شبای جوونی چه بی اعتباره
همه اش بیقراری، همه اش انتظاره
همه اش بیقراری، همه اش انتظاره
نه مرد قلندر، نه آتش پرستم
فقط با خیالت شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوهها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
شبی با خیال تو همخونه شد دل
نبودی، ندیدی چه ویرونه شد دل
نبودی، ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
نه مرد قلندر، نه آتش پرستم
فقط با خیالت شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوهها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
دلم با تو خوش بود و پیمونه می زد
توی تنهایی یک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سر بلند
آخرین درخت سبز سر پاست
رو تنش زخمه ولی زخم تبر
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندوی پاک دخیله و طلسم
چه پرنده ها که تو جاده کوچ
مهمون سفره سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آیینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سر بلند پر غرور
که سرش داره به خورشید میرسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صدای سبز خاک سربیم
صدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهت شب دشت
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست
رقص دست نرمت ای تبر به دست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنت
توی ذهن سبز آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه ها
کوبه های بی امون تبره
تبری که دشمن همیشه ی
این درخت محکم و تناوره
من به فکر خستگی های پر پرنده هام
تو بزن ، تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
من به فکر خستگی های پر پرنده هام
تو بزن ، تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
من به فکر خستگی های پر پرنده هام
تو بزن ، تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر
بزن
دلم از خیلی روزا با کسی نیست
تو دلم فریاد و فریاد رسی نیست
شدم اون هرزه گیاهی که گلاش
پرپر دستای خار و خسی نیست
دیگه دل با کسی نیست دیگه فریاد رسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست
بارون از ابرا سبک تر می پره
هر کسی سر به سوی خودش داره
مثل لاک پشت تو خودم قایم شدم
دیگه هیچ کس دلمو نمی بره
دیگه دل با کسی نیست دیگه فریاد رسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست
ماهی از پا شوره بیرون افتاده
شاپرک ها پراشون زخمی شده
نکنه تو گله ی بره هامون
گذر گرگ بیابون افتاده
دیگه دل با کسی نیست دیگه فریاد رسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست ....
دلم از خیلی روزا با کسی نیست
تو دلم فریاد و فریاد رسی نیست
شدم اون هرزه گیاهی که گلاش
پرپر دستای خار و خسی نیست
دیگه دل با کسی نیست دیگه فریاد رسی نیست
آسمون ابری شده
دیگه خار و خسی نیست
افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند. ( کوروش کبیر )
Mysterious amphibious human-like creature spotted in the Caspian Sea
All the eyewitness accounts provide a similar description of the marine humanoid
For the last two years residents of coastal areas around the southern and southwestern Caspian Sea have been reporting of some amphibious creature resembling a human being. In March this year an eyewitness account from the crew of the Baku, an Azeri trawler, was published by Iranian newspaper Zindagi: "That creature was swimming parallel course near the boat for a long time," said Gafar Gasanof, a captain of the ship.
"At the beginning we thought it was a big fish, but then we spotted hair on the head of the monster and his fins looked pretty strange... the front part of his body was equipped with arms!" said the captain. Back in Azerbaijan, nobody took his story seriously. It sounded ridiculous to those who thought that the guy must have been drinking while on board.
On the contrary, shortly after the publication of his interview, the offices of the Iranian paper got flooded with numerous letters of the readers who claimed that the story was yet another piece of evidence proving the existence of the so-called "man of the sea." The readers pointed out that many fishermen had repeatedly seen the strange creature at sea and on shore after the seabed volcanoes in the area of Babolsera had come to life in February and offshore oil production operations had intensified in the Caspian.
All the eyewitness accounts provide a similar description of the marine humanoid. His height is 165-168 cm, he has a strong build, a protruding ctenoid stomach, his feet are pinniped and he has four webbed fingers on either of his hands. His skin is of moonlight color. The hair on his head looks black and green. His arms and legs are shorter and heavier than those of a medium-built person. Apart from his fingernails, he has nails growing on the tip of his aquiline nose that look like a dolphin's beak. No information as to his ears. His eyes are large and orbicular. The mouth of the creature is fairly large, his upper jaw is prognathic and his lower lip flows smoothly into the neck, his chin is missing.
Iranians dubbed the creature Runan-shah or "the master of the sea and rivers." The name is partly based on stories about large shoals of fish accompanying the creature at sea. Other stories refer to the waters that would turn crystal clear and stay that way for two or three days after the creature was seen swimming in those areas. Fishermen claim that fishes that stay alive for a while in the net can feel the creature coming out of the deep blue sea. Fishes were reported producing barely heard gurgling sounds as the monster came near. He was said to answer the call of the catch by making similar throaty sounds.
Some researchers believe that there is no smoke without fire and the stories circulating in Iran can be true. Besides, last May Runan-shah was seen by Azeri fishermen living in the villages located between the cities of Astara and Lenkoran. According to a theory, the creature is not alone; there is a family of underwater humans who are on a mission ... to tackle environmental problems of the Caspian.
The reproduction of flora and fauna in the Caspian has significantly deteriorated due to a surge in offshore oil production operations and underwater volcanic activity in the above parts of the sea. The Astrakhan fishermen have long complained about a decrease in the stock of sturgeon, the total disappearance of sprat and the like. The seafood industry figures indicate that the situation in the southern Caspian has worsened even more this year.
The Caspian Runan-shah is not the only species of underwater humans on record. Both Herodotus and Plato believed that original human beings were amphibious and might have founded an underwater state.
Modern doctors actually agree to that theory by saying that hiccup is an atavism dating back to ancient times when humans had both lungs and gills.
A book of collected scientific articles titled "The Universe and Humankind" that was published in St. Petersburg in 1905 contains a story of "marine female" caught in the Caribbean. It also has stories about dead bodies of the amphibious humans washed ashore in the Azores in 1876. Their descriptions largely correspond with the reported description of Runan-shah.
An amphibious humanlike being was reported in Karelia in 1928. The creature was repeatedly seen in the lake of Vedlozero by local residents. A group of researchers from the Petrozavodsk University arrived to investigate the case on location. Unfortunately, the findings were classified and the members of the research party eventually perished in the Gulag.
According to latest reports in the media, Iranians have already started their research of the Caspian phenomenon. The international scientific community might as well help unravel the mystery if politics do not get in the way of science this time around.
Read the original in Russian: htpp://www.pravda.ru/science/2004/6/76/308/18566_amphibious.html (Translated by: Guerman Grachev)
قابل توجه داوطلبان آزمون کارشناسی ارشد سال 1390
برای ثبت نام در این آزمون از ساعت 14 به سایت http://www.sanjesh.org/ مراجعه فرمایید.
جهان هستی پر از رمز و رازهای ناشناخته است اما آگاهیهای بشر نشان می دهد که تاکنون تنها یک درصد از کل کیهان شناخته شده است. این ناآگاهی زمانی خود را بیشتر نشان می دهد که صحبت از جهانهای موازی و تکرار نامحدود هستی به میان بیاید.
به گزارش خبرگزاری مهر، اخترشناسان و منجمان بزرگ در طول تاریخ با جستجو در آسمان بی کران به دنبال کشف ناشناخته های جهان بوده اند. این دانشمندان تلاشهای خود را با ابتدایی ترین تجهیزات نجومی آغاز کردند و اکنون به دستگاههای بسیار پیشرفته ای برای درک کیهان رسیده اند. با وجود این هنوز دانسته های بشر از عالم هستی بسیار ناچیز است.
باران پرتوهای کیهانی ما را در استخری از نوترینو شناور می کند و این نوترینو موجب تغییر شکل فضا - زمان در سطح کیهانی می شود. نوترینو ذره ای کوچک است که جرم آن درحالت سکون برابر با صفر است.
آنچه که ما درباره جهان می دانیم نشان می دهد که کیهان در مجموع 4 درصد از گازهای بین کهکشانی، 0.6 درصد از ستارگان و سیارات و 0.4 درصد از نونرینو تشکیل شده است.
این تمام آن چیزی است که انسان تاکنون موفق به کشف آن شده است. اما همه این 5 درصد فوق هم به طور کامل نمی شناسد. در واقع ستاره شناسان در خوش بینانه ترین حالت تنها موفق شده اند یک درصد از جهان را مشاهده کنند.
در حقیقت دانسته های بشر از دو بخش بسیار بزرگتر جهان بسیار ناچیز است. این دو بخش ماده و انرژی تاریک هستند: 23 درصد از عالم هستی از ماده تاریک و 72 درصد از انرژی تاریک تشکیل شده است. آگاهی بشر درباره این دو بخش بسیار مهم که تقریبا 95 درصد از عالم وجود را در بر می گیرند تقریبا هیچ است.
اما این پایان راه نیست به طوری که برپایه برخی تئوریها باید یک نیروی دافعه نیز در اولین دقایق پس از بیگ بنگ ایجاد شده باشد که تا ابد برای انسان ناشناخته خواهد بود.
این نیروی دافعه به طور بالقوه می تواند منجر به ایجاد جهانهای موازی و متعدد شود. برای درک بهتر جهانهای موازی متعدد لزوما به کسی مثل شما نیاز است که شما نباشید. این کسی مثل شما در حال خواندن این مقاله است که کسی مثل من نوشته است که من نیستم. این کسی مثل من در کشوری مثل ایران زندگی می کند که ایران نیست، بر روی زمینی که زمین ما نیست.
مفهوم تکرار جهانهای بی پایان بسیار قدیمی است. علاوه بر فیلسوفان مکتب میلتوس که در قرن پنج قبل از میلاد در شهر میلتوس یونان شکل گرفت، لوئی آگوستی بلانک، نویسنده، جامعه شناس، آرمانگرا و انقلابی فرانسوی (1881-1805) نیز به ante litteram (پیش از حرف) در جهانهای موازی اعتقاد داشت.
این مفهوم به طور کلی برای شخصیتها، جریانهای فکری و جنبشهای فرهنگی استفاده می شود که ویژگیهای آنها با پدیده های تاریخی اعصار بعدی سازگاری دارد.
سپس مکانیک کوانتوم تئوری "ابر- کمانها" (Superstring theory) را مطرح کرد. این تئوری درباره تمام ذرات و نیروهای بنیادی طبیعت توضیح می دهد و این نیروها و ذرات را به صورت لرزه هایی از "ابر کمانهای متقارن" مدلسازی می کند.
دانشمندان پیرو این تئوری در مورد جهانهای موازی بر این باورند که"جهان به طور بی پایانی تکرار می شود."
Empty pockets never held anyone back. Only empty heads and empty hearts can do that.
Norman Vincent Peale
There are no great limits to growth because there are no limits of human intelligence, imaginations, and wonder.
Ronald Reagan
A rich man is nothing but a poor man with money.
W. C. Fields
All truth, in the long run, is only common sense clarified.
Thomas Huxley
A man who carries a cat by the tail learns something he can learn in no other way.
Mark Twain
Thanks to Bleep :
The early bird gets the worm, but the second mouse gets the cheese.
Steven Wright
من بی تقصیرم آخه آدم از کجا باید بدونه کنکوری که سال ۸۹ برگزار می شه اسمش کنکور سال ۹۰ ه ه ه ه ه ؟؟؟؟؟؟؟
مهلت ثبت نام از ۹ آبان تا ۱۶ آبان
سال ۸۸
دکتر توکلی با اشاره به مراحل ثبتنام در آزمون سال89، اظهار کرد: ثبتنام این آزمون از روز سهشنبه 5 آبان تا سه شنبه 12 آبان انجام میشود و بر این اساس هر داوطلب فقط میتواند در دو کد رشته امتحانی اصلی و شناور ثبت نام و در امتحانات مربوطه شرکت کند.
سال ۸۹
به گزارش خبرگزاری یلنا ، ابراهیم خدایی با اشاره به آغاز ثبتنام آزمون کارشناسی ارشد سال 90 از نهم آبان ماه، گفت: ثبتنام آزمون کارشناسی ارشد تا 16 آبان ماه سال جاری ادامه دارد و این آزمون نیز در طی روزهای 27، 28 و 29 بهمن ماه برگزار میشود.
سال ۸۹
ابراهیم خدایی افزود: ثبت نام متقاضیان شرکت در المپیاد علمی دانشجویی کشور نیز همزمان با آزمون کارشناسی ارشد آغاز شده و تا روز یکشنبه 16 آبان ماه ادامه خواهد داشت.
وی خاطرنشان کرد ، داوطلبان می توانند برای انجام دادن مراحل ثبت نام در آزمون کارشناسی ارشد از روز یکشنبه 9 آبان تا ساعت 24 روز یکشنبه 16 آبان امسال به پایگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش به نشانی www.sanjesh.org مراجعه کنند.