سه شنبه بازار
سه شنبه بازار

سه شنبه بازار

دستاورد ما

از زمانی که اون حوای ذلیل شده به اون آدم خدا نشناس بله گفت داریم ما تحت به زمین می کوبیم که به این جنس نر بفهمونیم به ما به چشم کالا نگاه نکنند! 

 

تحش دستاورد این جنبش روشن فکر گرایانه ی ما چه بود؟ 

 

این که طرف در کمال روشن فکری برگرده بگه چقدر سنتی فکر می کنی؟ مگه به من اعتماد نداری؟ خوب چه اشکالی داره بیای خونه ی دوز پسرت؟  

 

یعنی زنده باد اون آرایشگری که اومد ابرو رو بگیره زد چشمو کور کرد! این بنده خدا که اومد ابرو رو بگیره زد طرفو قطع نخاع کرد! 

 

حالا زیادم خوشحال نشین همین جناب موقع زن گرفتن خودش از پدر پدر جدش هم سنتی تر فکر همی خواهد کردن! 

 

اینجاست که شاعر می گه آخرین سنگر سکوت است. 

 

ناز نفسش دیگه به این آدما چی می شه گفت آخه؟ 

 

خدایا این وبلاگو از من نگیر داشتم می ترکیدم. رو دلم مونده بود. آخیش تخلیه شدم  

نظرات 2 + ارسال نظر
زینب(دریا) سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ب.ظ http://zinat.blogsky.com

سلام دوست من آپم بیا...

مژگان سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ب.ظ http://zekipedia.net

وای که من آلرژی دارم به این جمله ی «مگه به من اعتماد نداری ؟!»
حالم ازشون به هم می خوره با این طرز فکراشون ...

آفرین

موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد